آن سوی دیوار
یادداشت های یک ایرانی از زندگی اش در اسرائیل
Friday, March 17, 2006
نقش بُز در سیاست
نمی‌دانم چرا امسال با وجود این که چیزی به انتخابات نمانده، حال و هوای انتخابات حس نمی‌شود. مردم کوچه و بازار به نظر خیلی بی‌تفاوت می‌آیند و چه کسی بهتر از ما می‌داند که این بی‌تفاوتیها همیشه به نفع تندروها تمام می‌شود.
برای کسانی که با فضای سیاسی اسرائیل آشنا نیستند باید بگویم که انتخابات امسال سه بازیگر اصلی دارد:
1- اهود اُلمرت معروف به اُلمرت که در حال حاضر کفیل نخست وزیر است و سابقه سی و چند ساله در عالم سیاست دارد. او سالها شهردار اورشلیم بوده و چند باری هم در کابینه‌های مختلف به شغل شریف وزارت پرداخته. اُلمرت سالها از سردمداران حزب لیکود بوده ولی در چند سال اخیر دید سیاسی‌اش کم کم تمایل به چپ پیدا کردهاست (بعضی می‌گویند مقصر همسرش است!). او به همراه شارون و گروهی دیگر از به قول مخالفانش فراریهای احزاب مختلف حزب کدیما را ایجاد کرده و رهبری کدیما به خاطر سکته مغزی شارون در دامنش افتاد. شیمعون پرز نفر دوم لیست هم از حزب کار به کدیما پیوسته است. طبق آمار امروز، کدیما از 120 کرسی 39 کرسی می‌آورد و اگر همین طور پیش برود المرت نخست وزیر آینده خواهد شد. کسی به خواب هم نمی‌دید که او روزی نخست وزیر شود، چون همیشه در سایه دیگران محو می‌شد، ولی به قول معروف سیاست پدر و مادر ندارد. شاید هم نخست وزیر خوبی از آب دربیاید.
2- امیر پرتص مشهور به آقای سبیل، رهبر حزب کار. امیر پرتص کار سیاسی‌اش را از رهبری سندیکای کارگران شروع کرد تا چند ماه پیش که با شکست دادن بازندۀ همیشگی، شیمعون پرز به رهبری حزب کار رسید. اصل و نصب مراکشی او، خاکی بودن و اهداف سوسیالیستی‌اش باعث شده که طبقه کارگر و شهرستانیها تا حدی به سوی حزب کار کشیده شوند ولی چون شیمعون پرز بعد از شکست به کدیما پیوسته تعداد زیادی از طرفداران حزب کار را با خود برده‌ و قضیه تقریبا یر به یر شده است. امیر پرتص را به کم‌تجربگی سیاسی و بی‌سوادی متهم می‌کنند و همین چیزها به اضافه سبیل بزرگش بیشتر برنامه‌های طنز تلویزیون را تغذیه می‌کند. رهبران کشورهای عربی مثل مصر، اردن و مراکش او را به کشورشان دعوت کرده و حسابی تحویلش می‌گیرند. ظاهرا فلسطینیها هم او را به بقیه ترجیح می‌دهند. آمار امروز به حزب کار 19 کرسی می‌دهد.
3- بنیامین نتنیاهو معروف به بی‌بی، رهبر لیکود. فکر می‌کنم برای شما از همه شناخته‌شده تر باشد چون بین سالهای 96 تا 99 نخست‌وزیر اسرائیل بود تا اینکه حزبهای تندروی دست راستی به این نتیجه رسیدند که او به اندازۀ کافی تند نمی‌رود و کابینه‌اش را سرنگون کردند. بی‌بی در زمان شارون وزیر دارایی بود و بعضی می‌گویند اقتصاد مملکت را نجات داده و از رکود و سقوط حتمی به رشد 4 و 5 درصد در سال رسانده، بعضی هم می‌گویند با پایین آوردن بودجه‌های تامین اجتماعی عدۀ زیادی را به خاک سیاه نشانده، بستگی دارد از چه زاویه‌ای نگاه کنید. حزب لیکود از چپ و راست گاز زده شده، یک عده از رای‌دهندگانش به کدیما پیوسته‌اند و عده‌ای دیگر به "حزب اسرائیل خانه ماست" که یک حزب تندروی راست است. خلاصه بی‌بی مانده و 15 کرسی.
این را هم گفته باشم که طبق آمار تعداد کسانی که هنوز تصمیم قطعی نگرفته‌اند حدود 25 تا 30 درصد است که رقم وحشتناکی است. ظاهرا آمارگران دنبال راه فراری می‌گردند که اگر گند زدند بتوانند رویش را با این بهانه بپوشانند. با این بی‌تفاوتی که در مردم دیده می‌شود بعید نمی‌دانم که نتایج انتخابات کاملا متفاوت باشد چون رای دادن پشت تلفن کجا و حضور پای صندوقهای رای کجا؟
ضمنا من از سیاست به اندازۀ بز سردرنمی‌آورم، ولی از آنجا که در وجود هر ایرانی یک مفسر سیاسی نهفته است خواستم چیزی گفته‌باشم.
ترانه "عجب مملکتی" را هم به سبک میزراخی با صدای الی لوزون داشته‌باشید.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

View My Stats