آن سوی دیوار
یادداشت های یک ایرانی از زندگی اش در اسرائیل
Monday, March 27, 2006
خواب و بیداری
فردا روز انتخابات است و ظاهراً ملت کمی به غیرت آمده‌اند، سیاستمدارها هم بیشتر به جان هم افتاده‌اند و برای هم شاخ و شانه می‌کشند.
امروز دختر شیمعون پرز گفته به حزب جدید پدرش یعنی کدیما رأی نمی‌دهد و پسر اسحاق رابین که یک عمر طرفدار حزب پدرش یعنی حزب کار بوده اعلام کرده که اتفاقاً فقط به کدیما رأی می‌دهد. عُمری، پسر شارون به خاطر جمع‌آوری غیرقانونی پول برای فعالیتهای انتخاباتی پدرش در دورۀ قبلی به 9 ماه زندان محکوم شده و به هیچکس رأی نمی‌دهد. جناب راو عُوَدیا یوسف رهبر روحانی حزب شَس فرموده‌اند هر کس به حزب کَدیما (یعنی به پیش) رأی بدهد، آنقدر اَخورا (یعنی به پس) می‌رود تا به طبقۀ پنجم یا ششم جهنم می‌رسد. بر سر طبقه‌اش هنوز اختلاف نظر هست، لابد بستگی به شتابش دارد. چپی‌ها از راستی‌ها بد می‌گویند، مذهبی‌ها از غیرمذهبی‌ها، فقرا از سرمایه‌داران، تندروها از میانه‌روها و همه از همه. البته اینها همه از زیبایی‌های دمکراسی است. خدا به زشتی‌هایش رحم کند!
حزب‌های کوچکی که برای ورود به پارلمان مبارزه می‌کنند از همه باحال‌ترند. مثلاً حزب "جنگ با بانک‌ها"، که هدف آن پایین آوردن کارمزد بانک‌هاست یا حزب "برگ سبز" که سمبلش برگ ماری جواناست و برای آزاد کردن مواد مخدر سبک مبارزه می‌کند.
امسال حزب "بازنشسته‌ها" شانس زیادی برای ورود به پارلمان دارد، همۀ اعضای آن جوانان دیروزند که برای دفاع از حقوق سالخوردگان تلاش می‌کنند. حزب "شوهرهای کتک خورده" هم چند سال پیش راه افتاد که به جایی نرسید. انگار از زنهاشان ترسیدند و زود شمشیر را غلاف کردند.
آمارگران طبق معمول هنوز سردرگمند. ظاهراً از محبوبیت کدیما بیست درصدی کاسته شده و کسی علتش را نمی‌تواند توجیه کند. بازار شرط‌بندی اینترنتی روی نتایج انتخابات داغ است، شاید مردم دست کم از این طریق سودی ببرند. سال 96 که پرز در مقابل بی‌بی بود، همۀ پیش‌بینی‌ها به نفع پرز بود و تا شب انتخابات هم نتایج خیلی نزدیک ولی به نفع پرز بود، در آن شب با پرز خوابیدیم و با بی‌بی بیدارشدیم، حالا ببینیم پس‌فردا صبح با کی بیدارخواهیم شد.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

View My Stats