آخرین دقایق زندگی اسحق رابین
آامشب سالروز ترور اسحق رابین است. او در سال 1992 با شکست شیمعون پرز به رهبری حزب کار رسید و به خاطر محبوبیتش در میان مردم موفق شد به نخستوزیری اسرائیل برگزیده شود و احزاب چپ را پس از 15 سال به مسند قدرت بازگرداند.
مدتی پس از روی کار آمدن رابین، یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) نامهای برای او فرستاد که در آن آمده بود ساف حاضر است تحت شرایطی کشور اسرائیل را به رسمیت بشناسد. اسحق رابین هم از این پیشنهاد استقبال کرد و به این ترتیب کلید مذاکرات صلح اسلو زده شد. امضای قرارداد اسلو شادی عدهای و خشم عدهای دیگر را در اسرائیل و فلسطین برانگیخت، از سویی حماس و گروههای دیگر مبارز فلسطینی که به رسمیت شناختن اسرائیل را جنایتی بزرگ میدانستند دست به تشدید حملات انتحاری در داخل شهرها زدند و از سوی دیگر راستگرایان اسرائیلی بازگرداندن زمینهای مقدس و همکاری با عرفات را گناهی نابخشودنی شمردند. شدت خشونت در تظاهرات ضد قرارداد اسلو روز به روز افزایش یافت و کار به جایی رسید که در بعضی از این تظاهرات عکس رابین را در لباس مأموران اس اس پخش میکردند و او و حامیانش را جانیان اسلو میخواندند.
در آن زمان حرف رهبر لیکود بنیامین نتانیاهو این بود که به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عرفات تنها حربهایست برای باز پس گرفتن سرزمینهای اشغالی تا سنگری شوند برای نابودی کامل اسرائیل.
تا این که 11 سال پیش در چنین شبی که گروههای چپگرا که تا آن زمان خاموش نشستهبودند تظاهرات بزرگی را برای حمایت از صلح در بزرگترین میدان تلآویو به راه انداختند و از رابین و سران دیگر چپ هم دعوت کردند تا در آن شرکت کنند.
فیلم بالا صحنههایی از حضور رابین در همین تظاهرات را نشان میدهد. ابتدا خبرنگار از رابین میپرسد: "از دیدن جمعیت حامیان صلح چه احساسی داری؟"
رابین میگوید:" خوشحالم، همیشه میدانستم که وقتی صحبت از صلح است اکثریت خاموشی وجود دارد که مخالف خشونت است، که صلح را میخواهد و آن را آرزو میکند."
رابین در آخرین سخنرانیاش میگوید: "جرأت کردیم این قدم را برداریم، راه صلح پر از رنج و سختیهاست، راه بدون درد و رنجی برای اسرائیل وجود ندارد ولی راه صلح بارها بر راه جنگ ارجحیت دارد و این را کسی به شما میگوید که سرباز، ژنرال، فرماندۀ ارتش و وزیر دفاع بوده و رنج و درد خانوادههای سربازان را میبیند. به خاطر آنها، به خاطر فرزندان و نوادگانمان من میخواهم که این دولت همۀ راههای ممکن را برای رسیدن به صلح کامل بیازماید."
بعد از سخنرانی به همراه حمعیت آوای "سرود صلح" را سر داد.
وقتی از او میپرسند: "تعداد تظاهرکنندگان را چند نفر برآورد میکنی؟" میگوید:"شاید بیش از دهها هزار نفر نباشند ولی اینها فقط نمایندگان اکثریتی هستند که مخالف خشونتی هستند که در تاریخ اسرائیل بیسابقه بودهاست. خشونتی که تلاش میکند پایههای دمکراسی را در این کشور ویران کند. زمان آن رسیده که لیکود از دورویی دست بردارد چون از یک طرف خشونت را تقبیح میکند و از آن طرف به آن دامن میزند. مخالفت با خشونت و حمایت از صلح پیام اصلی تظاهرات امروز است."
در پایان گردهمایی زمانی که داشت با لبخندی بر لب سوار اتوموبیلش میشد به ضرب گلولۀ یک راستگرای افراطی به نام "ایگال عمیر" کشته شد. فوت ناگهانی او باعث شد كه كاغذى خون آلود به وصيت نامهء او تبديل شود، كاغذى تا شده در جيب كتش كه بر آن "سرود صلح" نگاشته شده بود.