فوزیه دختر ملک فوآد و همسر اول محمدرضا شاه پهلوی
تا پیش از دیدن این فیلم تنها چیزی که از فوزیه میدانستم این بود که اولین زن شاه بوده، اسمش را روی میدانی گذاشتهبودند که بعداً شد میدان شهناز و امروز میدان امام حسین است و هر کس گفت:"بگو فوزیه" جوابش را نباید داد چون میخواهد در جوابت بگوید: "سیبیلات گو...".
کمی تحقیق(+ و +) نشان داد که ازدواج شاه (ولیعهد آن زمان) با فوزیه (خواهر ملک فاروق سلطان مصر) یک ازدواج سیاسی بوده که با دلالی انگلیسها با آن چشمهای چپشان انجام میشود. در زمان ازدواج، محمدرضا 20 ساله و فوزیه 17 ساله بود و این رابطه بیش از 7 سال دوام نداشت، ظاهراً علت طلاق مسائل ناموسی، پایبند نبودن اخلاقی طرفین و هیزمکشی خانوادۀ شاه مخصوصاً خواهرش اشرف بوده. بعضی از آگاهان هم ملک فاروق را عامل اصلی میدانند. حاصل این پیوند دختری به نام شهناز است. فوزیه بار دیگر ازدواج میکند، پس از سرنگونی سلطنت در مصر به سوئیس میرود و همانجا هم دار فانی را وداع میگوید.
چیزی که بیش از همه نظرم را جلب کرد، خاطرات تاجالملوک همسر رضا شاه است که آدم را شدیداً به یاد سریال "باغ مظفر" مهران مدیری و خانبازیهایش میاندازد.
فرازهایی از آن را بخوانید، به قول خودمان "واویلا اگر راست باشد":
در مورد فوزیه میگوید:
"فوزیه با آنكه در یك خانواده سلطنتی بزرگ شده بود، قدری امل بود و حاضر نمیشد با میهمانان محمدرضا برقصد. خلاصه كلام اینكه این ازدواج اجباری بود. رضا اجبار كرده بود محمدرضا با یك شاهزاده مصری ازدواج كند و ملك فاروق، پادشاه مصر، هم خواهرش را مجبور به ازدواج با ولیعهد ایران كرده بود و هر دو از این ازدواج ناراضی بودند.
عاقبت هم در سال 1327 شمسی فوزیه ایران را ترك كرد وبه قاهره (مصر) رفت و دیگر بازنگشت. محمدرضا دیگر هیچوقت سراغ او را نگرفت و به ما هم اجازه نمیداد اسم فوزیه را جلوی رویش بیاوریم. اسم میدان فوزیه را هم به میدان شهناز تغییر داد."
از دیگر خاطرات:
"من در تهران كه بودم بطور مرتب هر روز یك مقدار تریاك استعمال میكردم و یك گیلاس هم كنیاك با غذای روزانه میخوردم اما این برنامه چهل ساله من در خارج به هم ریخت!
خدمت شما عرض كنم كه رضا شاه روزانه یك بارصبح موقع رفتن به كاخ شهری چند بست تریاك استعمال میكرد. دكترها به او گفته بودند تریاك قند خون را میسوزاند. رضا عادت داشت بعد از ناهار و شام یك گیلاس كنیاك بنوشد.
من هم این عادت را از رضا گرفتم. در بین بچههای رضا، غلامرضا و حمیدرضا تریاكی حرفهای شدند."
"محمدرضا از بچگی ضعیف بود. علت ضعیفی او هم این بود كه با اشرف توامان به دنیا آمد. البته اول محمدرضا آمد و بعد اشرف. به فاصله چند دقیقه. آن موقع علم طب زیاد پیش نرفته بود. زایمانها توسط قابله انجام میشد كه پیش خود كار یاد گرفته بودند.
ایادی همیشه به من اطمینان میداد كه جای نگرانی نیست و موضوع مریضی محمدرضا به خاطر شیطنتهای زیاد او و ضعف قوه باء است! خدا لعنت كند اسداله علم را كه بساط شیطنت برای محمدرضا درست میكرد و باعث تحلیل رفتن قوهی پسرم میشد. به هرحال پسرم شاه بود و اگرشاه از شاه بودنش لذت نبرد و شاهی نكند چه بكند؟!"
چندیست جوانی از کشور ترکیه به نام "پرنس ارسین فِیکزاده" آرشیو جالبی از تصاویر خانوادههای سلطنتی جهان به راه انداخته و در معرض دید عموم گذاشته. البته حدس میزنم همانطور که فامیلیاش نشان میدهد لقبش فِیک باشد، مگر آن که نسبش به سلاطین عثمانی برسد. در این مجموعه دو همسر دیگر شاه ثریا اسفندیاری( + و +) و فرح پهلوی هم به چشم میخورند.