وبلاگ می نویسیم!
چند روز پیش خبری(+ و +) میخواندم دربارۀ تازهترین رتبهبندی وبسایتهای دانشگاهی توسط یک مرکز علمی پژوهشی در اسپانیا که بخشی از گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) نظرم را جلب کرد.
"وب سايت پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران در تازهترين رتبه بندي سنجههاي ارزيابي وب رتبه 421 را از آن خود كرده است؛ با اين حال وب سايت دانشگاههاي ايران در اين رتبهبندي جايگاه نسبتا ضعيفي داشته و بالاترين رتبه آنها كه مربوط به دانشگاه تهران است، جايگاه هزار و 744 جهان( بيست و نهم منطقه) است......
كسب رتبههاي اول اين ارزيابي توسط معتبرترين دانشگاههاي دنيا - به ترتيب كاليفرنيا در بركلي، هاروارد، MIT، استنفورد، ايلينويز، ميشيگان و ... - نشاندهنده ارتباط نزديك شاخصهاي سنجه وب دامنههاي اينترنتي با جايگاه علمي و آكادميك دانشگاهها و موسسات علمي است؛ همچنان كه كسب بيشتر رتبههاي اول خاورميانه توسط دانشگاهها و موسسات علمي تركيه كه پيش از ايران، رتبه اول توليد علم منطقه را در اختيار دارند، موئدي بر اين امر است."
با نگاهی به جدول ردهبندی که به سختی پیدایش کردم (چون لینک آن در گزارش موجود نبود) معنی رتبۀ اول و دوم را هم فهمیدم، واقعاً که مربا بده بابا. خودتان ببینید:
از 9 دانشگاه اول در لیست مربوط به خاورمیانه 7 تای آن به اسرائیل و 2 تای آن به ترکیه تعلق دارد.
متأسفانه وضعیت قاراشمیش منطقه باعث شده چشمها به روی خیلی از واقعیتها بسته بماند مثلأ در ردهبندی دیگری که توسط یک دانشگاه هنگکنگی برای چهارمین سال پیاپی انجام شده، اسرائیل از نظر کیفیت آموزشی و توان علمی دانشگاهی به نسبت جمعیت در رتبۀ دوازدهم جهان و دوم آسیا بعد از ژاپن قرار دارد. معیارهای این ردهبندی را میتوانید اینجا بیابید.
در این ارزیابی مهمترین و قدیمیترین دانشگاه اسرائیل، دانشگاه عبری اورشلیم در رتبۀ 60 جهان قرار دارد. این دانشگاه در سال 1925 یعنی بیش از بیست سال قبل از اعلام موجودیت اسرائیل با همت تعدادی از دانشمندان یهودی اروپایی مثل آلبرت انشتین، پروفسور حییم وایزمن (اولین رئیس جمهور اسرائیل)، زیگموند فروید و مارتین بوبر بنیانگزاری شد. انشتین پیش از مرگ همۀ مدارک علمی و غیر علمی خود و حق کپیرایت آنها را به همین دانشگاه بخشید که هنوز منبع درآمد خوبی برای آن محسوب میشود. راستی خبر داشتید که در سال 1952 بنگوریون نخستوزیر وقت اسرائیل به انشتین مقام ریاست جمهوری اسرائیل را پیشنهاد کرد و با امتناع او مواجه شد؟ البته که نداشتید.
دانشگاه تل-آویو، انستیتو تکنولوژی اسرائیل، انستیتوی پژوهشی وایزمن، دانشگاه بر-ایلان، دانشگاه بنگوریون و دانشگاه خیفا از موسسات علمی مهم دیگری هستند که در لیست 500 دانشگاه برتر دنیا آمدهاند.
برای ورود به دانشگاه در همۀ رشتهها امتحان واحدی به نام سایکومتری وجود دارد که چیزی شبیه SAT امریکاییهاست با تأکید بیشتری بر تست هوش و به زبانهای عبری، عربی، روسی، فرانسه، اسپانیولی و ترکیب انگلیسی/عبری برگزار میشود. این امتحان به زبان عبری 5 بار، به عربی 4 بار و به زبانهای دیگر یک بار در سال برگزار میشود.
شهریۀ دانشگاه در اسرائیل کم نیست ولی موسسات خیریه، شهرداریها و بخش خصوصی کمکهای مالی معقولی به دانشجویان بومی که از وضع مالی خوبی برخوردار نباشند میکنند. برای مهاجران* هم تحصیل تا سه سال مجانیست. جالب این که در اسرائیل مثل ایران تعداد دانشجویان دختر به نسبت قابل توجهی بیش از پسر هاست با این تفاوت که در مرحلۀ دکترا هم بیش از 50 درصد فارغالتحصیلان زنان هستند(+ ص2) که بعد از ایتالیا مقام دوم دنیا از نظر تعداد زنان فارغالتحصیل در مقطع دکتراست.
با این که طبق آمار سال 2003 بیش از 40 درصد جمعیت 64-25 ساله در اسرائیل از تحصیلات بالای دیپلم برخوردارند(+ ص7-به عبری)، آمار دیگری نشان میدهد که سطح تحصیلی و علاقه به تحصیل دربین جوانان اسرائیلی در سالهای اخیر به طور چشمگیری کاهش یافته، آن طور که من برداشت کردهام در جامعۀ اسرائیل داشتن مدرک تحصیلی از دید جامعه رفته رفته دارد اهمیت خودش را از دست میدهد و اگر جوانی قصد ادامۀ تحصیل نداشتهباشد پدر و مادرش دیگرخود را دار نخواهند زد.
این مسئله باعث نگرانی مسئولان شده ولی تا به حال برای حل آن عقلشان به جایی نرسیده، تازه در خبرها آمدهبود که 90 درصد کسانی که برای ادامۀ تحصیل به خارج از کشور میروند همان جا ماندگار میشوند که به گمانم این "درد مشترک" اکثر کشورهای جهان باشد.
* هموطنان عزیزی که با خواندن این پست احتمالاً به هوس ادامۀ تحصیل در اینجا میافتند بدانند که به خاطر رابطۀ قاراشمیش دو کشور فعلاً این کار بسیار دشوار یا بهتر بگویم غیرممکن ست. لطفاً خر شیطان را به حال خودش بگذارید.
مطلب را به بالاترین بفرستید: