آن سوی دیوار
یادداشت های یک ایرانی از زندگی اش در اسرائیل
Tuesday, April 11, 2006
طولانی ترین شب سال
می‌گویند: پدران ترشی ‌می‌خورند، دندان پسران کند می‌شود. حالا داستان ما و نیاکانمان (درقسمت بالای عکس) است که بس که عجول بودند وقتی می‌خواستند از مصر خارج شوند نگذاشتند این خمیر نانشان اول ور بیاید بعد بزنند به چاک. حالا ما مجبوریم هر سال طی هفت روز به جای نان فقیرانه خودمان، نان فطیر(مَصا) بخوریم و دم نزنیم. می گویید چرا غر میزنم؟ چون در یک جمله فطیر نانی است که نه دخولش راحت است و نه خروجش. حالا کاش قضیه به همین جا ختم می‌شد، باید قبل از رسیدن این ایام کوچکترین ذکری از نان در خانه نماند. البته این بهانه‌ای می‌شود برای یک خانه‌تکانی اساسی که متروکترین گوشه‌های خانه را شامل می‌شود. در خانواده‌های مذهبی، کوچک و بزرگ برای این امر خیر دست به دست هم می‌دهند و حتی لای کتاب‌هایشان را هم ورق می‌زنند که خدای نکرده خرده نانی جا نمانده‌باشد. راستی خوب شد یادم افتاد، کی‌برد کامپیوترم را هنوز نان زدایی نکرده‌ام.
اسم این جشن هفت روزه پِسَح است که نام دیگر آن جشن آزادی و مناسبتش خروج بنی‌اسرائیل از مصر و بازی در فیلم ده فرمان است. در شب اول پسح که مصادف با فرداست همه یا مهمانند، یا مهماندار و همیشه بین زن و شوهرها بر سر این که امسال به خانۀ خانوادۀ زن بروند یا مرد دعواست. درستش این است که یک سال اینجا و یک سال آنجا باشند ولی بعضیها جر می‌زنند.
در این شب واجب است همه دور سفره‌ای سمبلیک شبیه هفت‌سین بنشینند و داستان خروج از مصر را با تمام طول و تفصیلهایش از اول تا آخر بخوانند. فرق این سفره با هفت‌سین این است که محتویاتش حرام نمی‌شود، چون در طی مراسم آنها را یکی‌یکی با ترتیب خاصی می‌خورند(حالا شانس آورده‌ایم آن وسط سنبل نمی‌گذارند). اگر فکر می‌کنید شب یلدا طولانی‌ترین شب سال است حتماً تا به حال اسمی از شب پسح نشنیده‌اید.
معمولا در این شب هر کسی قسمتی از کتاب پسح را با صدای بلند می‌خواند و بین آن سرودهای دسته‌جمعی اجرا می‌شود تا چرت حاضرین پاره شود. تجربه به من ثابت کرده که خانمها اولین کسانی هستند که از گوش دادن خسته می‌شوند و پچ‌پچ را شروع می‌کنند، بعد هم که نوبت خواندنشان می‌رسد یک خط در میان می‌خوانند که زودتر تمام شود. بچه‌ها هم در این میان بی‌نصیب نمی‌مانند و قسمتهایی هست که آنها باید بخوانند. در ضمن صاحب‌خانه باید تکه‌ای از مصا را در وسط مراسم مخفی ‌کند تا بچه‌ها تا آخر مراسم سر کار بروند، چون هر کدامشان آنرا پیدا کند جایزه می‌گیرد. بچه که بودیم پیدا کردن این تکه مصا برایمان بهانه‌ای بود تا فضولیمان را تا قطرۀ آخر سیراب کنیم، چون در هر خانه‌ای گوشه‌های ناشناخته‌ای بود که کنجکاویمان را بدجوری تحریک می‌کرد و فقط در شب پسح بود که می‌شد بی سرخر آنها را کند و کاو کنیم.
آمار می‌گوید که در این شب به طور متوسط در هر خانه از پانزده تا پنجاه نفر سر سفره می‌نشینند، به نظر من شب پسح تجربۀ جمعی بی‌نظیری است که حتی غیرمذهبی ترین آدمها از آن خسته ولی راضی برمی‌گردند، مخصوصا که شراب هم قسمتی از برنامه است.
خَگ سامِیَخ
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

View My Stats