دوست و آشنا از وقتی به یاد دارم مرا "کامی" صدا میکنند. تنها استثناء از این قاعده خانم والده است که وقتی از دستم عصبانی میشود، کامران صدایم میکند. از بخت بد من در فیلمهای وطنی تا سالها هر بچه سوسول مرفه بی دردی اسمش کامی بود و باور کنید این به اعتماد به نفس آدم چیزی اضافه نمیکند.
کامنتی که دیروز یکی از دوستان برایم نوشته بود اشاره به یک قسمت از سریال ایتالیا ایتالیای قاطبه داشت که برای هر کس که کامی صدایش میکنند خاطرهانگیز است. زمانی که این سریال پخش میشد و تا سالها بعد از آن(یعنی تا همین دیروز) هر کس کامیای میبیند دلش پر میکشد بگوید: "کامی چرا نمیآیی منزل ما با قلی سه چرخه بازی کنی؟" یا "کامی جان چرا نمیآیی عیدانه ات را بگیری؟ "
برای آن دو سه نفری که نمیدانند باید بگویم:
"ایتالیا ایتالیا" اسم سریال محبوبی بود که نوذر آزادی در نقش قاطبه در آن بازی میکرد. قاطبه یک شارلاتان و مدیر بنگاه شادمانی است و تحت پوشش کارچاق کنی همه جور کلاه سر مردم میگذارد. در این صحنه در حالی که سیم تلفنش قطع است به گوگوش زنگ میزند و از او میخواهد در عروسی کسی دو سه تا ترانه بخواند و کامی (کامبیز) اسم پسر گوگوش است.