آن سوی دیوار
یادداشت های یک ایرانی از زندگی اش در اسرائیل
Tuesday, July 31, 2007
کسی مراقب من است

ساریت خَداد - کسی مراقب من است
دوستان کنجکاو می توانند در این کلیپ تصاویری از خیابان های اصلی تل-آویو را در شب ببینند. البته تل-آویو طبیعتاً محله های ضایع هم دارد.

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Monday, July 30, 2007
سیلاب ها خاموشش نمی کند
طبق سنت امروز پانزدهم ماه عبری آو جشن عشق یهودی هاست. در عهد عتیق آمده‌است که دختران دم بخت اورشلیم(و اطراف) در این روز لباس سفید ساده‌ای(تا کسی که ندارد خجل نشود) می‌پوشیده‌اند و برای رقص و پایکوبی به تاکستان‌ها می‌رفتند. پسرها هم که کار بهتری نداشتند به همان جا می‌رفتند تا نیمۀ گمشده‌شان را پیدا کنند.
بامزه این که در جایی نوشته‌بود هر کدام از دخترها باید بازارگرمی می‌کردند، یکی به خانواده‌اش می‌نازید و یکی به زیبایی‌اش و کسی که از این دو بی‌بهره بود می‌گفت: "محض رضای خدا مرا به همسری قبول کن."
امروزه در اسرائیل با این جشن مثل روز والنتاین برخورد می‌شود یعنی بازار گل و شکلات و عروسک‌های باسمه‌ای داغ است، اگر سالن خالی پیدا شود بهترین روز برای برگزاری جشن عروسی هم هست. البته والنتاین هم اجر و قرب خودش را دارد و ملت این خطه هم از توبره می‌خورند و هم از آخور.
برنامه‌هایی مثل هفتۀ عشق و موسیقی هم در کنار دریاچه جلیل و دریای مدیترانه برگزار می‌شود.


مرا مثل یک مُهر
بر قلبت بگذار
مثل یک مُهره بر بازویت
چرا که "عشق هم چون مرگ تواناست"
و حسادت مثل تیر بی‌رحم
عشق اخگرهایی دارد گرم، سوزان.

آب‌های بسیار نمی‌تواند این آتش را فرو نشاند
سیلاب‌ها نمی‌تواند این شعله را خاموش کند
هر که بخواهد با مال و منالش
عشق را بخرد
جز خواری
نصیب او نخواهد شد.

از غزل غزل‌های سلیمان ترجمۀ حسن صفدری



Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Friday, July 27, 2007
ترانۀ شبات - پاول آنکا

Papa - Paul Anka
پاول آنکا ترانه سرا، خواننده و بازیگر کانادایی در سال 1941 در یک خانوادۀ مسیحی لبنانی در اتاوا به دنیا آمد. اولین کارهای معروفش Diana و Lonely boy بودند ولی شاید بهترین ترانه‌اش My way باشد که آن را برای فرانک سیناترا نوشته، معروف‌ترین ترانۀ تام جونز She's a lady هم کار اوست.
اما برای من دلنشین‌ترین ترانۀ آنکا همین ترانۀ پر احساس "پدر" است که تا جایی که می‌دانم از معدود ترانه‌های انگلیسی معروف است که دربارۀ پدر نوشته شده و شاید ریشه‌های خاورمیانه‌ای آنکا این وسط نقشی داشته‌باشد. به هر حال شنیدن این ترانه هر بار از نو غدد اشکی آدم را تحریک می‌کند.
این هم چند
ترانه و کلیپ(+ و + و+) از پاول آنکا.

ترانۀ پدر را تقدیم همۀ پدرهای زحمت‌کشی می‌کنم که آن قدر بی‌کار نیستند که وبلاگ مرا بخوانند.
شبات شالوم
Papa
Everyday my papa would work
To try to make ends meet
To see that we would eat
Keep those shoes upon my feet
Every night my papa would take me
And tuck me in my bed
Kiss me on my head
After all my prayers were said
And there were years
Of sadness and of tears
Through it all together we were strong
We were strong
Times were rough
But Papa he was tough
Mama stood beside him all along
Growing up with them was easy
The time had flew on by
The years began to fly
They aged and so did I
And I could tell
That mama she wasn't well
Papa knew and deep down so did she
So did she

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Wednesday, July 25, 2007
Noches de bohemia

Noches de bohemia- Navajita Platea & Alba Molina

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Tuesday, July 24, 2007
نهم آو
خرابی بیت المقدس - فرانچسکو هایز
امروز نهم ماه آو عبری "غمگین‌ترین روز تاریخ یهود" نام دارد. طبق نوشته‌های مذهبی در این روز بیت‌المقدس اول در سال 586 قبل از میلاد توسط نبوکد نصر دوم پادشاه بابل و بیت المقدس دوم در سال 70 میلادی توسط تیتوس فرماندۀ ارتش روم خراب شده و اگر این دو کم است تبعید یهودیان اسپانیا هم در همین روز آغاز شده‌است. به همین خاطر مذهبی‌ها این روز را روزه می‌گیرند و به سوگ بیت‌المقدس می‌نشینند.
برای کسانی که دنبال دلیل محکم‌تری برای غمگین بودن می‌گردند لیست بلندبالایی از فجایعی که در این روز رخ داده وجود دارد. از جمله شروع جنگ جهانی اول. یهودی‌ها معتقدند مسیح موعود یا همان ناجی افسانه‌ای هم در این روز به دنیا می‌آید.
رادیو و تلویزیون هم به احترام نهم آو ریتم موسیقی را کندتر می‌‌کنند، اگر از من بپرسید معمولاً قشنگ‌ترین ترانه‌ها در همین روز پخش می‌شود. این‌جا وقتی کسی غمگین است به او می‌گویند: "این قیافۀ نهم آو چیست که به خودت گرفته‌ای؟"

از طرفی امروز 7/24 هم بود و در اسرائیل به خاطر سمبلیک بودن این شماره که 24 ساعت شبانه‌روز و هفت روز هفته را تداعی می‌کند آن را "روز بدون تصادف" نامیدند تا مردم حواس‌شان را بیشتر جمع کنند. نمی‌دانم امروز تا چه حد با روزهای دیگر از نظر آماری فرق داشت ولی اول صبح خبر یک تصادف فجیع را از رادیو شنیدم.

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Friday, July 20, 2007
ترانۀ شبات - ملودی از بند رها شده

Unchained Melody - The Righteous Brothers
"ملودی از بند رها شده" یکی از مشهورترین ترانه‌های قرن بیستم است که به قولی تا به حال بیش از 500 اجرای متفاوت داشته‌است.
نویسندۀ این ترانه موسیقی‌دان یهودی امریکایی "هایمن زاریتسکی" معروف به "
های زارت" یکی دو ماه پیش در سن 100 سالگی عمرش را به شما داد.
"ملودی از بند رها شده" در اصل در سال 1955 برای فیلمی به نام "از بند رها شده" ساخته شد ولی ترانه سرا بر خلاف میل تهیه کننده هیچ ذکری از این کلمات در متن ترانه نیاورد. به نظر من زیباترین اجرای این ترانه در سال 1965 توسط "Righteous brothers" انجام شده که بعدها در فیلم "روح" از آن استفاده شد و آن را تبدیل به ترانۀ سال 1990 بریتانیا کرد.
.Unchained melody
Whoa! My love, my darling
I hunger for your touch
Alone. Lonely time
And time goes by, so slowly
And time can do so much
Are you still mine?
I need your love
I need your love.
God speed your love to me
Lonely rivers flow to the sea, to the sea
To the pen arms of the sea
Lonely rivers sigh, wait for me, wait for me,
I'll be coming home, wait for me.

این هم چند اجرا از این ترانه (+ و + و+) که آن‌ها را به شنگول و منگول و حبۀ انگور تقدیم می‌کنم.

شبات شالوم

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Wednesday, July 18, 2007
وقتی غمگینی

امیر بنیون - وقتی غمگینی


Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Tuesday, July 17, 2007
خوش به حال آقا بزرگ
این کد رمز فراموش‌نشدنی را همۀ دوست‌داران دایی جان ناپلئون به یاد دارند:
مرحوم آقای بزرگ با مارلین دیتریش آبگوشت بزباش می‌خورند، با ترشی لیته و گلپر.

مارلین دیتریش خواننده و بازیگر آلمانی تقریباً سی ساله بوده که به امریکا مهاجرت می‌کند و هنگام جنگ جهانی دوم بیشتر هم و غمش را روی اجرای برنامه برای سربازان امریکایی در سرزمین‌های دور می‌گذارد. او از دید خیلی از آلمانی‌ها یک خائن محسوب می‌شده و در آن زمان چند ترانۀ ضد نازی هم به زبان آلمانی خوانده‌است.
عکس‌هایش را که نگاه کنید می‌بینید که هر چه سنش بالاتر رفته لپش بیشتر گود افتاده و لاغرتر شده، در بیوگرافی‌اش نوشته‌اند که کارگردان مشهوری به او پیشنهاد کرده برای این که در یادها بماند بهتر است لاغر شود. ظاهراً این پیشنهاد کارساز بوده چون بنیاد فیلم امریکا در درجه بندی خود او را نهمین بازیگر زن برجستۀ سینمای امریکا شناخته‌است.
جالب است که مارلین در سال 1960 کنسرتی هم در اسرائیل برگزار کرده و برای اولین بار در آن تابوی ناگفتۀ اجرای ترانه به زبان آلمانی را (به خاطر حساسیت بازماندگان هالاکاست ) شکسته‌است. ترانۀ ضد جنگ و مشهور"
همۀ گل‌ها کجا رفتند؟" هم که در کلیپ می‌شنوید در این کنسرت اجرا شده‌است. متن ترانه یک شاهکار و اجرای جوان بائز بسیار زیباست.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Sunday, July 15, 2007
پرلمن

John Williams, Itzhak Perlman - Schindler's List
ظاهراً روح آقای پرلمن هم خبر ندارد تا چه حد به او و ویولنش مدیونم.
چاکریم استاد.

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Saturday, July 14, 2007
پاس موفق
یوسی بِنَیون در لیورپول

این روزها کار و کاسبی دلال های ورزشی اسرائیلی حسابی گل کرده به نحوی که موفق شده اند در عرض یک ماه دو تریلر یخ به اسکیموها بفروشند منظورم دو فوتبالیست به انگلیسی هاست.
اولین فوتبالیستی که یک ماه پیش به تیم چلسی فروخته شد "تال بن حئیم" بازیکن 24 سالۀ تیم ملی اسرائیل بود که از تیم بولتون به چلسی منتقل شد(+). تال در پست دفاع بازی می کند و به هم وطن 19 سالۀ خود در این تیم" بِن سَحَر" پیوسته است.
فوتبالیست دیگر که پریروز با تیم لیورپول قرارداد بسته و قرار است هفته ای چهل هزار پوند حقوق بگیرد، "یوسی بنَیون" کاپیتان تیم فوتبال اسرائیل و یکی از با استعدادترین فوتبالیست های این مملکت در دهۀ اخیر است. این بازیکن که قبلاً در وستهام در خط میانی بازی می کرده، بازی سازی و پاس های نبوغ آمیز مشهوری دارد.(+)
این حضور اول یک اسرائیلی در این تیم نیست دو بازیکن معروف دیگر" آوی کهن" و "رونی روزنتال" در اوایل دهۀ هشتاد و نود در این تیم بازی می کردند.

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Friday, July 13, 2007
ترانۀ شبات - سزاریا اِوورا

Sodade - Cesaria Evora
می‌خواستم چیزکی دربارۀ سزاریا اوورا بنویسم که به این نوشتۀ فرشته مولوی برخوردم و تصمیم گرفتم از آن الهام گرفته و بخشی از آن را اینجا کپی کنم.
فقط لازم به یادآوری‌ست که زادگاه سزاریا جزایر کیپ ورده Cape Verde کشوری‌ست شامل مجموعه ای از جزایر که در غرب سنگال، در کرانه شرقی آفریقا قرار دارد و اهالی آن پرتغالی و افریقایی هستند. زبانشان هم لهجۀ خاصی از پرتغالی‌ست.

سزاریا، آوازخوان پا برهنه
"در صدا و سیما و رفتار و اطوار این زن درشت پیکر پوست قهوه ای که پا برهنه بر صحنه پدیدار می شود، گرما و نرمای غریبی است که شاید از طبیعت زادگاهش مایه گرفته و در تن و جانش ریشه دوانده است. بی سبب نیست که او را "روح و روان کیپ ورد" می دانند و می نامند.
از آن سال های دوری که سزاریا در میکده های بندر میندلو(Mindelo) در جزیره سائو وینسنته (Sao Vincente) می گشت و برای مشتی هواخواه و دریانورد به ساحل آمده آواز می خواند، تا وقت آوازه عالمگیرش در دهه 1990، فاصله بسیار است. سزاریا اوورا (Cesaria Evora) در سال 1941 در میندلو از مادری که آشپز سفید پوستان توانگر بود و موسیقی و اهل موسیقی را دوست داشت، به دنیا آمد. پدرش که گیتار و ویولون می زد و با آهنگساز محبوب کیپ ورد، لزا (B. Leza)، خویشی داشت، وقتی سزاریا هفت ساله بود از دنیا رفت. به ناچارسزاریا نزد مادربزرگش فرستاده شد. چندی تحت تعلیم راهبه ها قرار گرفت که، مایه بیزاری همیشگی اش از سختگیری های اخلاقی شد.
سزاریا آواز خوانی را با خواندن ترانه های گوناگون در خیابان ها و میدان های شهر شروع کرد. آشنایی اش با دریانوردی به نام ادواردو(Eduardo) به اجرای برنامه در رادیوی میندلو انجامید. ادواردو سبک های سنتی موسیقی کیپ ورده، یعنی کولادرا (Coladera) و مورنا (Morna) را که موسیقی ملی این سرزمین به شمار می آید، به سزاریا آموخت. ترانه های مورنا ترانه های اندوه و اشتیاق است، چرا که مورنا با فادوی پرتغالی، ترانه عاشقانه برزیلی، تانگوی آرژانتینی، و غم آواز آنگولایی خویشاوندی دارد. سزاریا به خواندن درهتل ها و بارهای محلی پرداخت، در میان هوادارانش لقب "ملکه مورنا" گرفت، و در کیپ ورد به شهرتی رسید؛ با این همه ، سال ها از نامی جهانی بی بهره ماند. در 1975 کیپ ورد استقلال یافت، اما رهبرش، آمیلکار کابرال (Amilcar Cabral)، در اغتشاشی که در پی اش سلطه پانصد ساله پرتغالی ها پایان گرفت، کشته شد. سزاریا در این هنگام محبوب، اما بی پول بود و ناگزیر ده سالی آواز خواندن را کنار گذاشت – ده سالی که به پریشان حالی و باده نوشی گذشت و خودش آن را سال های تیره و تار می نامد."
ادامه.....
او در سال 1985، در سن 45 سالگی، تصمیم گرفت به دنیای موسیقی بازگردد و به همین منظور به پرتغال سفر کرد تا دو ترانه برای مجموعه منتخب زنان خواننده کیپ ورده ضبط کند. این کار او به ضبط چهار آلبوم در پاریس منجر شد که حاصل آن چهار آلبوم در سالهای 1988 تا 1992 بود. شهرت جهانی او در این سال‌ها گسترش یافت و اوورا به اجرا در تورهایی در اروپا، افریقا، برزیل و کانادا پرداخت و در میان راه نیز برای اهالی کیپ ورده ساکن آمریکا برنامه هایی اجرا می‌کرد تا به امروز که پای ثابت همۀ کنسرت‌های موزیک جهان است.
مشهورترین ترانۀ او Sodade نام دارد که مفهوم آن مخلوطی از نوستالژی، غم، پشیمانی و بدبختی‌ست.(+)
به خاطر ارادت خاصم به این زن بی‌نظیر و موسیقی دلنشین‌‌َش این بار تعداد قابل توجهی ترانه و کلیپ از او گرد‌آوری کردم، باشد که مقبول نظر افتد.
این ترانه‌ها(+) و کلیپ‌ها(+ و + و+ و + و + و +) را به همۀ پابرهنه ها تقدیم می کنم.

اگر پسندیدید یا نه خبرم کنید تا بدانم تا چه حد خوش سلیقه اید!
شبات شالوم

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Thursday, July 12, 2007
رقابت یا شقاوت
ببینید رقابت بین دو تیم ورزشی می‌تواند به کجا برسد.
مجلۀ وزین تایم اخیراً
فهرست 50 مدیر اجرائی برتر جهان را در رشته‌های ورزشی منتشر کرده‌است. یکی از افراد این فهرست مدیر اجرائی تیم بسکت‌بال مکابی تل‌آویو شیمعون میزراخی‌ست. این مرد 67 ساله که در کودکی از عراق به اسرائیل مهاجرت کرده حدود چهل سال است که این تیم را اداره می‌کند و تا به حال توانسته با این تیم 5 بار به مقام قهرمانی اروپا دست یابد.
مجلۀ تایم یک بساط رأی‌گیری هم برای انتخاب برترین‌ها از دید خوانندگان راه انداخته به این شکل که هر خواننده‌ای می‌تواند به هر مدیر خود از 0 تا 100 امتیاز بدهد. با انتشار این خبر هواداران مکابی طبیعتاً با انتشار ای‌میل و اطلاعیه از همه خواستند که به میزراخی رأی بدهند تا حدی که در عرض چند ساعت نامش به صدر جدول صعود کرد ولی کار به اینجا ختم نشد چون رقیب قسم‌خوردۀ تیم مکابی تل‌آویو تیمی‌ست به نام هپوعل اورشلیم که هواداران آن چشم دیدن میزراخی را ندارند. آنها هم بسیج شدند و شروع کردند به صفر امتیاز دادن به میزراخی تا جایی که در این ساعت در مکان آخر جا خوش کرده و وضعیتش طوری‌ست که فقط معجزه می‌تواند نجاتش دهد.
خودتان ببینید:

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Tuesday, July 10, 2007
وقتی لازمت دارم

When I need you-Leo Sayer
نسخۀ فارسی اش می شود:
عزیز راه دورم
بی تو چه سوت و کورم
بی تو به مفت می ارزم
یه دنیا زیر قرضم

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Friday, July 06, 2007
ترانۀ شبات - یهودیت راویتز

یهودیت راویتز - از عشق می آید
یهودیت راویتز متولد 1956 در شهر جنوبی بئر شَِوع اسرائیل یکی از برجسته ترین هنرمندان راک اسرائیل است. این هم چند ترانه از یهودیت راویتز.
شبات شالوم

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Wednesday, July 04, 2007
آلیس

Smokie - Living Next Door To Alice
برای آنها که دیگر وبلاگ/بلاگ نمی خوانند!

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
Monday, July 02, 2007
خوزه لیتو
El Ruiseñor - Joselito
در دهۀ پنجاه و شصت سینمای اسپانیا پدیده ای به عالم سینما هدیه داد به نام خوزه لیتو. این کودک با حنجرۀ طلایی اش در حدود 10 فیلم بازی کرد. یاد عشق های ناب کودکی به خیر. ترانۀ مالاگنیا را هم به خوانندۀ خوب این وبلاگ از اسپانیا خانم ژاله تقدیم می کنم شاید آن را برایم ترجمه کند!

Labels:

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

View My Stats